جدول جو
جدول جو

معنی لنگ پیچ - جستجوی لغت در جدول جو

لنگ پیچ
فنی در کشتی محلی، از اجزای گهواره
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی نی انعطاف پذیر قلیان که از تیماج یا پارچه و مفتول ساخته می شود و از نی های چوبی درازتر است
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
دهی از دهستان کوهپایۀ بخش بردسکن شهرستان کاشمر. دارای 149 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی است از دهستان دابو از بخش مرکزی شهرستان آمل با 379 تن سکنه. آب آن از چشمه و رود هراز. راه آن مالرو است و از دو محل به نام پیش محله و بالامحله تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
نوعی از پیچ، دستار، و آن چنان باشد که یک پیچ از دستار تاب داده حلقه وار بطرف گوش و گردن می آویزند و آن را مرگ پیچ از آن نامند که دارندۀ آن خود را از غایت شجاعت گرفتار مرگ میداند، و این معمول بهادران است. (غیاث)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
نی لاستیکی نرم قابل انعطاف و پیچیدن و حلقه کردن که یک سر آن را به قلیان وصل کنند و سر دیگر به دهان برند و قلیان کشند، قلیان با نی لاستیکی دراز. قلیانی که نی آن چرمین و به چند گز طول است و تنها نی آن راگردانیده و به مجلسیان دهند و قلیان خود ساکن ماند. آن را در اصفهان قلیان پا گویند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
نی لاستیکی نرم قابل انعطاف و پیچیدن و حلقه کردن که یک سر آن را به قلیان وصل کنند و سر دیگر بدهان بزند و قلیان کشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نی پیچ
تصویر نی پیچ
((نِ یا نَ))
لوله ساخته از مفتول یا غیره که بر او آن پوست یا پارچه گرفته، یک سر آن به قلیان متصل است و سر دیگر به دهان (به هنگام کشیدن قلیان)
فرهنگ فارسی معین
از فنون کشتی محلیکشتی گیر به نیت لنگ پیج engeich طرف مقابل را
فرهنگ گویش مازندرانی
میان دو پا
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت پا
فرهنگ گویش مازندرانی
بالا زدن پاچه ی شلوار
فرهنگ گویش مازندرانی
لنگ په
فرهنگ گویش مازندرانی